نذر و نياز زمزمه عاشقانه تركمن ها
ابراهيم حسن بيگي
در دوران حكومت شوروي سابق هر چند كارگران، چرخ هاي عظيم صنايع مختلف را به گردش در مي آوردند اما هنرمندان و صاحبان فكر و انديشه در كار خلاقيت به تحليل رفتند و هنر و ادبيات روسيه تزاري كه سرآمد هنر و ادبيات جهان بود، به لحاظ روش يكسان سازي، در حكومت شوروي دچار ركود و شكستي جبران ناپذير شد و كمتر نويسنده و شاعر و سينماگر و نقاش و موسيقيداني به عرصه هاي جهاني راه يافتند.
پس از فروپاشي شوروي سابق و با وجود آزاد سازي نسبي اقتصادي و تلاش در جهت خصوصي سازي مشاغل، هنوز مشكل معيشتي اجازه بروز خلاقيت هاي ناب هنري و پژوهش هاي علمي را نمي دهد.
امروز نيز در اغلب جمهوري هاي شوروي سابق و ازجمله در جمهوري تركمنستان، يكساني حقوق براي كارمندان دولت به قوت خود باقي است و دكتر و مهندس و استاد دانشگاه همان حقوقي را مي گيرند كه كارگر و مكانيك و نجار و بنا و رفتگر! هرچند پزشكان و مهندسان و صاحبان فكر و انديشه معترضند كه حقوق شان كفاف زندگي شان را نمي دهد اما هيچ پزشك و مهندسي نمي گويد چرا حقوق من به اندازه حقوق فلان كارگر و كارمند است. از سوي ديگر نكته بسيار جالب اين است كه شخصيت هاي علمي هيچ ابايي ندارند براي تأمين معاش خود دست به كارهاي خدماتي ديگر بزنند. از جمله گاه ديده مي شود پزشكي در اوقات فراغت خود در بازار شهر هندوانه فروشي مي كند و يا فلان پروفسور استاد دانشگاه در ميدان تره بار سبزي مي فروشد و يا حتي ديدم خانم پزشكي كه متخصص و جراح قلب است در منزل يكي از آشنايان به عنوان كارگر منزل ايشان مشغول به كار است و نديدم كه آنها اين نوع كارها را كسر شأن خود بدانند و زبان به اعتراض بگشايند
:: برچسبها:
نذر و نياز زمزمه عاشقانه تركمن ها ,